Tuesday, September 30, 2008

سرمقاله آفتاب يزد: صداقتش همه را كشته

آفتاب يزد: در چند سال اخیر اتفاقات فراوانی در كشور روی داده است كه هر یك از آنها به تنهایی می‌تواند صداقت بعضی از مدعیان اصولگرایی را زیر سوال ببرد. این مدعیان، با گذشت یك دوره كمتر از چهارساله، آنقدر تغییر كرده‌اند كه شاید تصور آن نه تنها برای یك سیاستمدار متدین بلكه برای هر فرد با تدبیر، مشكل به نظر می‌رسد. در این چهار سال، مذاكره با شیطان در قعر جهنم مجاز شمرده شد و مشكلات معیشتی مردم از اولویت درجه اول خارج گردید. در همین مدت مشخص شد كه نه تنها به خاطر اهانت به مراجع یا بی‌اعتنایی به توصیه‌های آنها، نیازی به كفن پوشی نیست بلكه می‌توان از زبان اصولگرایان به علما توصیه كرد كه فقط در حوزه تخصصی خود دخالت كنند و به آنها یادآوری نمود كه دولت نمی‌تواند بر اساس توصیه‌های مراجع تقلید، برنامه‌های خود را تغییر دهد. در این مدت مشخص شد ماهیت صهیونیستی یا ضد صهیونیستی بعضی از شركت‌های نفتی، در تحریریه بعضی روزنامه‌های مدعی اصولگرایی تعیین می‌شود!به طوری كه اگر دولت خاتمی بخواهد با این شركت‌ها قرارداد ببندد نیمه پنهان صهیونیستی این شركت‌ها افشا می‌شود و اگر همین شركت‌ها در زمان دولت فعلی، فقط به ایران وعده انعقاد قرارداد بدهند نشانه ایستادگی آنها در برابر آمریكایی‌های صهیونیست است. در همین چهار سال مشخص شد كه بعضی احكام شرعی نیز می‌تواند با روش‌های اصولگرایانه، تفسیر و تأویل شود. به طوری كه نه تنها مانند چند سال قبل، كسی از توسعه بدحجابی احساس نگرانی نمی‌كند بلكه می‌توان در روزنامه مدعی اصولگرایی، حجاب اجباری را با بی‌حجابی اجباری رضاخانی مقایسه كرد. ‌ ‌

آخرین نمونه از آزمون صداقت، مربوط به ذوق زدگی بعضی از مدعیان اصولگرایی نسبت به اظهارات فردی است كه نگارنده نه او را می‌شناسد و نه از انگیزه‌های او اطلاع دارد. اما در سال‌های قبل، روزنامه‌های ظاهراً اصولگرا، همواره در حال افشای ماهیت جاسوسی و وابسته او بودند. حتی چندی قبل یكی از همین روزنامه ها، یك جنگ تمام عیار رسانه‌ای را با معاون رئیس جمهور به راه انداخت زیرا به ادعای این روزنامه، آقای معاون رئیس‌جمهور واسطه رفت و آمد این دلال آمریكایی – با ادعای همان روزنامه – به ایران شده بود. اما اكنون كه او به تعریف و تمجید از احمدی‌نژاد می‌پردازد، سخنان او موجب مباهات اصولگرایان می‌گردد و به انعكاس گسترده آن می‌پردازند . این تغییر اصولگرایانه، شباهت بسیاری به ذوق زدگی روزنامه اصولگرا به خاطر تعریف و تمجیدهای خواننده لس آنجلسی – لیلا فروهر– از رئیس جمهور فعلی دارد كه قطعاً نه افتخاری برای آقای احمدی نژاد می‌آفریند و نه در ماهیت آن خواننده لس آنجلسی و این دلال نیویوركی سابق – به تعبیر روزنامه پرمدعا – تغییری ایجاد می كند. اما برای مردم بسیار آموزنده است تا شاهد افتتاح شعبه دیگری از دكان های مدعیان اصولگرایی باشند.

البته كسی نباید نگران این تغییر ظاهری در روش و زبان بعضی مدعیان باشد زیرا به نظر می رسد آنها تغییر ماهیت نداده‌اند بلكه به اقتضای منافع جناحی، هر روز تابلویی بر سر در بازار خود می‌آویزند بدون آنكه تغییری در متاع عرضه شده آنها به مردم ایجاد شود.

اما آنچه امروز می‌تواند موجب نگرانی گردد ایجاد انحراف در سیاست خارجی كشور و نقش اغواگرانه بعضی عناصر مشكوك در این زمینه است. در سال‌های گذشته این بحث بارها مطرح شده است كه از تصحیح روابط ایران با آمریكا و افتادن این روابط در مسیر عادلانه، بیش از هر كس صهیونیست‌ها ضرر خواهند كرد. البته نشانه‌هایی نیز وجود دارد كه ثابت می‌كند عده‌ای از دلالان با نفوذ اقتصادی، مایلند وضعیت فعلی در روابط ایران و آمریكا ادامه پیدا كند تا آنها بتوانند در <شرایط خاكستری اقتصادی> بالاترین سوء استفاده‌ها را انجام دهند. این دو عامل در كنار رفتارهای تفرعن آمیز و غیر مدبرانه ساكنان فعلی كاخ سفید، تاكنون مانع گفتگوی عادلانه و متوازن بین دو كشور شده است. در این شرایط، به نظر می‌رسد بایستی به كسانی كه با برخی ادعاهای اثبات نشده، خود را دارای نفوذ در آمریكا معرفی می‌كنند و ظاهراً به دنبال كاهش چالش بین دو كشور هستند با دیده تردید نگاه كرد. كسی كه ادعا می‌كند <در وزارت خارجه آمریكا به من گفته‌اند احمدی نژاد در ایران 65 درصد محبوبیت دارد> بایستی بلافاصله به او شك كرد. زیرا اگر او آنقدر مورد اعتماد آمریكایی‌ها باشد كه اطلاعات دقیقی در اختیار او بگذارند، قطعا نمی‌تواند به راحتی مورد اعتماد ایران قرارگیرد. اگر هم قرار است هم این فرد را صادق بدانیم و هم سخن آمریكایی‌ها در خصوص محبوبیت احمدی نژاد را نشانه صداقت آنها بپنداریم، چه دلیلی وجود دارد كه مستقیماً با همان آمریكایی‌ها صحبت نكنیم كه صداقت ایشان، همه را كشته‌است؟

امروز زمینه های فراوانی وجود دارد كه آمریكا را نیازمند ایران كرده است . البته زمینه های دیگری هم در سال‌های گذشته وجود داشت كه متاسفانه به دلیل قلیان احساسات ضد آمریكایی بعضی از مدعیان اصولگرایی در ایران، امكان بهره برداری از آنها فراهم نشد اما امروز ظاهراً همه تطهیر شده‌اند و روزنامه اصولگرا به تریبونی برای ترویج دیدگاه‌های كسی تبدیل شده است كه 5 ماه قبل ( اول اردیبهشت ) 87 بر وجود اسناد غیر قابل انكار از وابستگی او به سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریكا تاكید می‌شد. اظهارات اخیر همین فرد، نشان می‌دهد او هنوز با دستگاه‌های آمریكایی ارتباط دارد. پس او تغییر نكرده است و اگر تغییری صورت گرفته باشد، این تغییر ظاهراً در موقعیت آمریكا نزد اصولگرایان است! اگر اینگونه است بهتر است دلالان مشكوك كه به دنبال درآوردن نان از تنور ایران و آمریكا برای خود هستند را كنار بگذاریم . در یك كلام اگر قرار است به صداقت دلالان آمریكایی – بنا بر ادعاهای مكرر اصولگرایان– اعتماد شود بهتر است اعتماد در حدود متعارف دیپلماتیك را برای گفتگوی بی پرده با آمریكایی ها مورد استفاده قرار دهیم . مخاطب این سخن، بیش از هر كس شخص دكتر احمدی نژاد است كه در سه سال اخیر ثابت كرده است اگر لازم باشد بسیاری از سنت‌ها و محافظه كاری های دولت های سابق را كنار می گذارد.

كسانی هم كه نقل قول‌های دلال سابق در انعكاس مواضع وزارت خارجه آمریكا را صادقانه می‌دانند از او بخواهند آمریكایی‌ها را مورد پرسش قرار دهد كه چگونه می‌خواستند شخصیت محبوب 65 درصد مردم ایران را ترور كنند!؟

امروز زمینه های فراوانی وجود دارد كه آمریكا را نیازمند ایران كرده است. البته زمینه های دیگری هم در سال‌های گذشته وجود داشت كه متاسفانه به دلیل غلیان احساسات ضد آمریكایی بعضی از مدعیان اصولگرایی در ایران، امكان بهره برداری از آنها فراهم نشد اما امروز ظاهراً همه تطهیر شده‌اند‌و روزنامه اصولگرا به تریبونی برای ترویج دیدگاه‌های كسی تبدیل شده است كه 5 ماه قبل ( اول اردیبهشت ) 87 همین روزنامه بر وجود اسناد غیر قابل انكار از وابستگی او به سازمان‌های اطلا‌عاتی و امنیتی آمریكا تاكید می‌ كرد. اظهارات اخیر این فرد، نشان می‌دهد او هنوز با دستگاه‌های آمریكایی ارتباط دارد. پس او تغییر نكرده است و اگر تغییری صورت گرفته باشد، این تغییر ظاهراً در موقعیت آمریكا نزد اصولگرایان است! اگر اینگونه است بهتر است دلا‌لا‌ن مشكوك كه به دنبال درآوردن نان از تنور ایران و آمریكا برای خود هستند را كنار بگذاریم . در یك كلا‌م اگر قرار است به صداقت دلا‌لا‌ن آمریكایی - بنا بر ادعاهای مكرر اصولگرایان- اعتماد شود بهتر است اعتماد در حدود متعارف دیپلماتیك را برای گفتگوی بی پرده با آمریكایی ها مورد استفاده قرار دهیم . مخاطب این سخن، بیش از هر كس شخص دكتر احمدی نژاد است كه در سه سال اخیر ثابت كرده است اگر لا‌زم باشد بسیاری از سنت‌ها و محافظه‌كاری های دولت های سابق را كنار می گذارد.كسانی هم كهنقل قول‌های دلا‌ل سابق در انعكاس مواضع وزارت خارجه آمریكا را صادقانه می‌دانند از او بخواهند آمریكایی‌ها را مورد پرسش قرار دهد كه چگونه می‌خواستند شخصیت محبوب 65 درصد مردم ایران را ترور كنند!؟

No comments:

شمارشگر